قطعا برنامه ریزی پروژه یکی از عوامل مهم در موفقیت پروژه ها است. با این حال ، چقدر باید برای برنامه ریزی تلاش کرد؟ شما به عنوان مدیر پروژه ، آیا به طور موثر تیم و پروژه خود را به بهترین نتیجه برای پروژه هدایت می کنید؟ آیا شما فکر کرده اید که چشم انداز پروژه یا اهداف خاص ممکن است نیاز به تعدیل های جزئی و شاید عمده داشته باشد؟ آیا شما به عنوان مدیر پروژه برای پروژه های خود ، از مفاهیمی همچون Value Engineering یا مهندسی ارزش استفاده می کنید تا اطمینان حاصل کنید که پروژه ها و تیم های پروژه شما روی چشم انداز و اهداف مناسب پروژه متمرکز شده اند؟
اگرچه روش های Value Engineering از زمان جنگ جهانی دوم وجود داشته است ، اما این روش ها اغلب توسط مدیران پروژه نادیده گرفته می شوند یا مورد استفاده کمتری قرار می گیرند. مهندسی ارزش سال هاست که در بخش های خاص مهندسی وجود داشته است اما بسیاری از صنایع می توانند با استفاده سختگیرانه از این تکنیک ها برای شروع پروژه های جدید و روند مدیریت پروژه ، سود ببرند.
به همین خاطر این مقاله به کاوش در استفاده از تکنیک های مهندسی ارزش برای تقویت مدیریت پروژه پرداخته است. این تکنیک ها باید برای شروع همه پروژه های جدید و در طول توسعه پروژه استفاده شوند. مهندسی ارزش می تواند سطح جدیدی از حرفه ای بودن و دیدگاه تجاری را به نقش شما به عنوان مدیر پروژه بیاورد. مهندسی ارزش می تواند به شما کمک کند پروژه شما به یک پروژه موفقیت آمیز برای کسب و کار و مشتری تبدیل شود. برای درک بهتر از مهندسی ارزش با گروه بهوان ، ارائه دهنده سامانه فروش تخصصی و نرم افزار خدمات پس از فروش همراه شوید.
مهندسی ارزش چیست؟
این مقاله مفاهیم و تکنیک های Value Engineering را که می تواند به شروع پروژه های جدید کمک کند ، نظیر ارزیابی بازگشت سرمایه ، تمرکز بر عوامل حیاتی دامنه و سفارشی کردن چشم انداز پروژه برای موفقیت متقابل ، بررسی می کند. به طور کلی مهندسی ارزش را می توان اینگونه تعریف کرد “یک رویکرد سیستماتیک که می خواهد با از بین بردن هزینه های غیر ضروری ضمن حفظ عملکرد ، ارزش را افزایش دهد” (Value Engineering توسط استوارت گرین و پیتر پوپر ، ۱۹۹۰). مهندسی ارزش معمولاً شامل پنج مرحله به شرح زیر انجام می شود:
- جمع آوری اطلاعات
- گمانه زنی
- ارزیابی
- توسعه
- ارائه
همچنین شما نباید Value Engineering را همان کاری بدانید که برنامه ریزان و طراحان خوب به صورت روزمره انجام می دهند. در واقع بخشی از روند توسعه معمولی طراحی نیست. در فرآیند مهندسی ارزش شما باید به دنبال جمع آوری یک تیم بی طرف از متخصصان با هدف مشترک برای بهبود طراحی پروژه باشید. در مهندسی ارزش ، کاهش هزینه با کارآمدتر کردن یک طرح بدون کاهش عملکرد اساسی ، قابلیت اطمینان یا قابلیت نگهداری انجام می شود. اما بدون مهندسی ارزش کاهش هزینه یک پروژه بر تعویض مواد و کاهش یا حذف عناصر خاص آن متمرکز خواهد بود که این روش قطعا در اغلب موارد منجر به کاهش کیفیت یا عملکرد می شود.
تاریخچه Value Engineering
مهندسی ارزش مفهوم جدیدی نیست و فقط در بردارنده کاهش هزینه ها هم نیست. مفهوم “تجزیه و تحلیل ارزش” در طول جنگ جهانی دوم در جنرال الکتریک بوجود آمد. آنها هنگامی که با کمبود همه چیز ، از جمله مواد اولیه ، نیروی کار ماهر و انواع مختلف قطعات روبرو بودند ، در تلاش برای تولید محصولات بسیار مورد نیاز بودند. تیمی از مهندسان به سرپرستی لری مایلز مجبور به یافتن بدل های قابل قبول شدند. در حالی که جایگزین ها هزینه ها را کاهش می دادند ، در بسیاری از موارد کشف کردند که کارایی محصولات جدید نیز بهبود یافته اند. از آن زمان ، این حادثه تصادفی به یک روند منظم تبدیل شده است.
هدف مهندسی ارزش این است که اطمینان حاصل شود مشتری به ازای هر دلار هزینه شده در پروژه ارزش کامل دریافت می کند. به یاد داشته باشید مهندسی ارزش به درستی برای کاهش هزینه ها ضمن حفظ کیفیت و عملکرد استفاده می شود. این هدف والایی است و به راحتی حاصل نمی شود.
آیا تفاوت مدیریت ارزش با مهندسی ارزش را می دانید؟ در ادامه تیم بهوان؛ ارائه دهنده انواع سامانه فروش و نرم افزار خدمات پس از فروش به تفاوت این دو اصل در پروژه ها می پردازد:
تفاوت مدیریت ارزش با مهندسی ارزش چیست؟
درک تفاوت بین مدیریت ارزش و مهندسی ارزش و زمان و چگونگی به کارگیری بهتر این دو اصل در پروژه ها ، همراه با تسهیل های مناسب و خرید و پشتیبانی از همه ذینفعان و تیم طراحی ضروری است. در واقع مدیریت ارزش به رویکرد ساختاری برای تعریف معنای ارزش مشتری جهت تأمین نیاز درک شده از طریق ایجاد یک اجماع مشخص درباره اهداف پروژه و چگونگی دستیابی به آنها اشاره دارد. همچنین مدیریت ارزش باید سه مرحله زیر را طی کند:
- توسعه سلسله مراتب ارزش:
سلسله مراتب ارزش روشی برای دستیابی به اهداف اولیه پروژه و تجزیه آنها به اهداف فرعی خود است. هر هدف فرعی ابزاری برای دستیابی به هدف اصلی است.
- توسعه درخت ارزش:
این شامل فرآیندی برای توزین اهداف فرعی سلسله مراتب ارزش است که ترتیب اولویت ها را بین تمام خواسته های متناقض پروژه ایجاد می کند.
- ایجاد یک ماتریس تصمیم گیری:
پس از تعیین وزن برای اهداف مختلف و اهداف فرعی ، لازم است تصمیم بگیرید که کدام یک از گزینه ها بهترین مقدار را در صورت تعیین در برابر اهداف ، یعنی چگونگی دستیابی به اهداف تعیین شده ، ارائه می دهد.
بسیاری از ارزیابی های حاصل از فرآیند مدیریت ارزش ذهنی خواهد بود ، اما ویژگی اساسی مدیریت ارزش این واقعیت است که تصمیمات یک دیدگاه اجماعی درباره همه افراد درگیر در این فرایند می دهد. تکنیک های تحلیلی مورد استفاده در مدیریت ارزش ، سند توجیهی مشتری را قادر می سازد تا در طول چرخه حیات پروژه به عنوان پایه روشن تمام قضاوت ها در مورد ارزش های مختلف موضوعات مورد استفاده قرار گیرد.
